ده سال پیش در یک پستی چنین نوشته بودم «یک رسانه خواسته یا ناخواسته همواره در حال تفهیم مفاهیمی در ذهن مخاطب است و راه نفوذ این مفاهیم به دژ غیرقابل نفوذ ذهن که نسبت به شست و شو عکس العمل نشان میدهد همان ایده کهن و همیشه پیروز اسب تروا است …»۱
حدودا یک ماه پیش شبکه فارسی تیآرتی ترکیه اعلام موجودیت و شروع به کار کرد، خبری که در انبوه اخبار این روزهای منطقه و ایران گم شد. هرچند فضای رسانهای جامعه ایرانی بی در و پیکرتر از این حرفهاست و این اولین بار نیست که دولتها سودای فتح میکنند ولی در ادامه میکوشم که نشان دهم که این بار نباید با سادهانگاری و تحلیل پس از واقعه، با اینهمانی، بدون راهبرد از کنار این پدیده گذشت.
پیش از این ما در دورههای مختلف از شبکههای فارسیزبان سرگرمی، آهنگ و فیلم مثل فارسیوان و من و تو تا شبکههای خبری مثل BBC و VOA و حتا ایران اینترنشنال را هم با وابستگی به گروههای اپوزیسیون یا دولتها تجربه کرده بودیم ولی به دلایلی که خواهم گفت خطر شبکهی ترکیه به مراتب بیشتر از آنچه پیش از این تجربه کردیم خواهد بود.
۱. قرابتهای قومی-فرهنگی
بین ۱۵ تا ۲۰ درصد از جمعیت ایران، عمدتاً در مناطق مرکزی تا شمالغربی کشور، ترکزبان هستند. بخشی از فرهنگ ایران به واسطه اشتراکات تاریخی با ترکان و حضور طولانیمدت آنان در این سرزمین، به شدت تحت تأثیر فرهنگ ترکی قرار دارد. این قرابتهای قومی و فرهنگی، تأثیرگذاری رسانهای را که از همین بوم فرهنگی برخاسته و با آن آشناست، تقویت میکند.
این نقطه قوت برای رسانههای بومی، همان نقطه ضعفی است که معمولاً در مورد رسانههایی که با ذوق و سلیقه فرهنگ ایرانی آشنا نیستند، ذکر میشود.
علاوه بر این، همین اشتراکات قومی و فرهنگی باعث شده است که نگاه منفی جامعه ایرانی به همسایه غربی خود، بسیار کمتر از دیدگاه غالب به برخی کشورهای عربی مثل عربستان یا کشورهای غربی که در ایران سابقه استعمارگری دارند، باشد. در مقایسه با چالشهای قومی، فرهنگی، سیاسی و مذهبی که روابط ایران با این کشورها را تحتالشعاع قرار داده، ترکیه توانسته است بهعنوان همسایهای با تصویر مطلوبتر در میان مردم ایران ظاهر شود. این تصویر مثبت، زمینه اثرپذیری بیشتر جامعه ایرانی از رسانههای ترکیهای را فراهم میکند.
۲. حضور طیف شبهپانترکی در نهادهای قدرت و ثروت
متأسفانه بخشی از بدنه نهادهای حاکمیتی و نیز جریانهای سرمایهدار، بهویژه با توجه به حجم روابط تجاری ایران و ترکیه و اهمیت مسیر تجاری شمالغرب در مناطق ترکنشین، در اختیار افرادی با تفکرات قومی (شبهپانترکی) است.
قله نمود چنین گرایشهایی را میتوان در مواضع برخی افراد پرنفوذ در مناقشه قرهباغ به یاد آورد، هرچند ضرورت موضعگیری دقیق در شرایط آن روز خدشهناپذیر است ولی مواضع آغشته به هویتطلبی و برتریجویانه قومی در آن دوره، زنگ خطری است درباره چهرههای بسیار اثرپذیر که حالا در کنار همت و توجه رسانه فارسیزبان ترکی میتواند پاشنه آشیلی از درون نهادهای موثر باشد.
از سوی دیگر حضور پرشمار سرمایهداران ایرانی در ترکیه ۲ و ترانزیت حدودا ۱۰ میلیارد دلاری بین دو کشور۳ و وجود خط انتقال مالی میتواند انگیزه، پوشش و زیرساختی جدی برای تامین سرمایه عملیاتهای روانی در ایران باشد.
از زاویه دیگر نگاه مثبت و پذیرای بخشی از نخبگان و جریانهای سیاسی ایران به الگوی حکمرانی اسلامگرایان در ترکیه که شوربایی از توسعهگرایی، ملیگرایی و اسلامگرایی است میتواند خود بستری دیگر برای اثرپذیری جریانی از رسانه ترکی شود.
۳. حضور گسترده ایرانیان در ترکیه
مسافرت ۳ میلیون نفر در سال ۲۰۲۴ به ترکیه و رشد پر شتاب سالانه آن۴ در کنار جمعیت ۸۰ هزار نفری ایرانیان ساکن ترکیه۵ بویژه از بین هنرمندان و چهرههای پر طرفدار فضای مجازی، بستری بسیار مهیا برای جذب چهره و استعداد در تولید برنامههای جذاب و اثرگذاری بر نسلهای جوانیست که هوادار پرشور همان چهرهها هستند، میباشد، بستری که پیش از این برای رسانههای مقیم اروپا محدودتر بود. شبکهای که استعداد عملیات رسانهای پر قدرتی هم در فضای مجازی دارد.
حرف آخر
خیز شبکه فارسیزبان TRT ترکیه را نمیتوان صرفاً بهعنوان یک اتفاق معمول رسانهای یا تلاش دیگری برای رقابت در فضای خبری ایران نادیده گرفت. این شبکه با بهرهگیری از قرابتهای قومی و فرهنگی، حضور پررنگ ایرانیان در ترکیه و همچنین نفوذ در بسترهای سیاسی و اقتصادی، ظرفیت بالایی برای تأثیرگذاری عمیق بر جامعه ایرانی دارد. برخلاف رسانههای فارسیزبان غربی یا عربی که با موانع فرهنگی و پیشفرضهای منفی مواجه بودهاند، ترکیه با استفاده از پیشینه مثبت خود در نگاه بسیاری از ایرانیان، میتواند راهی هموارتر برای انتقال پیامهای فرهنگی و سیاسی ایجاد کند.
بنابراین، سادهانگاری در قبال این پدیده میتواند به هزینههای جبرانناپذیری منجر شود. اگرچه حضور رسانههای خارجی در ایران امر جدیدی نیست، اما TRT ترکیه به دلایلی که گفته شد، تهدیدی متفاوت و شاید خطرناکتری محسوب میشود، تهدیدی که باید برای مقابله با آن راهبردی دقیق داشت.
دیدگاهتان را بنویسید