این چند روز این کلیپ حافظخوانی امیلیا کلارک را چندین جا دیدم، تنها در توییتر فارسی بیش از ۲۰۰ هزار بار دیده و در صفحه اینستاگرامش۱ بیش از یک میلیون و صد هزار بار پسندیده و هشت میلیون و هشتصد هزار بار دیده شده است، این ویدئو که بیش از ۴ سال پیش در دوره کرونا منتشر شده، این روزها دوباره در شبکههای اجتماعی فارسی وایرال شده است، ویدئو برای معرفی کتابی به نام The Poetry Pharmacy ۲ است.
از سر علاقه به شعر حافظ و کنجکاوی چندین بار این ویدئوی کوتاه را با دقت گوش دادم تا شاید شعر اصلی را حدس بزنم ولی هرچه فکر کردم معادلی برایش بین محفوظات حافظیام نیافتم!
I wish I could show you, when you are lonely or in darkness, the Astonishing Light of your own Being
«کاش میتوانستم، وقتی تنها هستی یا در تاریکی هستی، نور حیرتانگیز وجودت را نشان میدادم»
این بیت حتا در بین نقلقولهای گودریدز۳ هم دیده میشه.
برای هرکسی که اندکی هم با شعر حافظ مانوس باشد، روشن است که این چنین بیان و مفهومی بین شعرهای حافظ وجود ندارد، پیش خودم گفتم شاید ترجمه مفهومی چند بیت است و باز گشتم و باز نیافتم!
جستوجوها و کنجکاوی مرا به مقالهای جالب۴ از امید صافی استاد دانشگاه دوک رساند.
صافی مقاله را با این سوال شروع میکند
چگونه ممکن است که حدود ۹۹.۹ درصد از نقلقولها و اشعار منسوب به یکی از محبوبترین و تأثیرگذارترین شاعران ایرانی و حکیمان مسلمان تاریخ جعلی باشد؟ به نظر میرسد که این داستانی جذاب از تبیین و تصاحب معنویت مسلمانان توسط غرب است.
در ادامه مقاله با آوردن چندین مثال جعلی دیگر نشان میدهد امثال این شعرها جعلی هستند، از قضا همگی از نقلقولهای معروف اینترنتی حافظ هستند که برای هر فارسی زبانی احتمالا انتساب آن به حافظ با تردید همراه است.
Even after all this time,
the sun never says to the earth,
‘you owe me.’
Look what happens with a love like that!
It lights up the whole sky.
دکتر صافی میگوید شاعری آمریکایی به نام دانیل لادینسکی۵، که فارسی هم نمیداند، کتابی با نام حافظ چاپ کرده (که ظاهرا پرفروش است) که طبق گفته خودش نتنها ترجمهای از شعر حافظ نیست بلکه اوهام و خوابهای اوست! لادینسکی میگوید:
حدود شش ماه پس از شروع این کار، یک خواب حیرتانگیز دیدم که در آن حافظ را به صورت یک خورشید بیپایان و جاری (او را به عنوان خدا) دیدم. او صدها بیت از اشعارش را به انگلیسی برایم خواند و از من خواست که آن پیام را به ‘هنرمندان و جویندگان’ او برسانم.
کریستوفر شَکِل، یک دانشمند برجسته در ادبیات فارسی و اردو، آثار لادینسکی را به عنوان «نه یک تفسیر، بلکه تقلیدی از سبک شگفتانگیز استاد بزرگ شعر هنری فارسی» توصیف میکند. منتقد دیگری به نام مراد نمتنژاد نیز اشعار لادینسکی را آنگونه که هستند توصیف میکند: اشعار اصلی لادینسکی که به شکل «ترجمه» جلوه میکنند.
«ترجمههای» لادینسکی که سراسر اینترنت را با نام و اعتبار حافظ درنوردیدهاند و گهگاهی مقامات غربی نیز از آنها برای تحمیق فارسیزبان بهره بردهاند، متاسفانه حالا در محافل غربی به عنوان بخشی از عرفان شرقی دیده میشوند.
حالا از این سو، در همین ایران، انسان غربزده و بیگانه با فرهنگ خویش، پای منبر حافظخوانی جعلی فلان سلبریتی، برای خرده توجهی، غش و ضعف میکند در حالی که ذرهای با پشتوانه فرهنگ و ادبیات و عرفان خود آشنا نیست، حتی برای شنیدن تمدن خود وامانده لب و دهن غربیهاست تا برساختهای جعلی را با نام لسان الغیب و عرفان شرقی به خوردش بدهند.
دیدگاهتان را بنویسید