شهید مطهری میگوید
«… میگویند: در همان گرماگرم روز عاشورا که میدانیم مجال نماز خواندن هم نبود و امام نماز خوف خواند، امام فرمود حجلهی عروسی راه بیندازید، من میخواهم عروسی قاسم را با یکی از دخترهایم، لااقل شبیهش هم شده، در اینجا ببینم. (حالا قاسم یک بچهی سیزده ساله است) چرا؟ آخر آرزو دارم، آرزو را که نمیتوانم به گور ببرم. شما را به خدا ببینید، یک حرفی است که اگر به زن دهاتی بگویی، به او بر میخورد. گاهی از یک افراد خیلی سطح پایین [میشنویم که] من آرزو دارم عروسی پسرم را ببینم، عروسی دخترم را ببینم. حالا در یک چنین گرماگرم زدوخورد که مجال نماز خواندن نیست، میگویند حضرت فرمود که من در همین جا میخواهم دخترم را برای پسر برادرم عقد کنم و یک شکل عروسی هم شده است در اینجا راه بیندازم. یکی از چیزهایی که از تعزیه خوان های قدیم ما هرگز جدا نمیشد، عروسی قاسم بود، قاسم نوکدخدا، یعنی نوداماد، قاسم نوداماد؛ در صورتی که این قضیه در هیچ کتابی از کتابهای تاریخی معتبر وجود ندارد.
این مرد عالم، حاجی نوری، می گوید: اول کسی که این [قضیه ] را در کتابش نوشته است، ملا حسین کاشفی بوده در کتابی به نام «روضه الشهداء» و اصل قضیه دروغ و صددرصد دروغ است» ۱مجموعه آثار شهید مطهری . ج۱۷، ص ۷۸ (حماسه حسینی)
محدث نوری از کسانى است که این داستان را مردود مىشمرد و مىنویسد: «… از جمله آنها است قصه عروسى که قبل از روضه در هیچ کتابى دیده نشده، از عصر شیخ مفید تا آن عصر که بحمدالله مؤلفات اخبار ایشان در هر طبقه فعلًا موجود و ابداً اسمى از آن در آن کتب برده نشده است. چگونه مىشود قضیه به این عظمت و قصه چنین آشکارا محقق و مضبوط باشد و به نظر تمام این جماعت نرسیده باشد، حتى مثل ابن شهرآشوب که تصریح کردهاند که هزار جلد مناقب نزد او بود و علاوه بر آنکه به مقتضاى تمام کتب معتمده سالفه مؤلفه در فن حدیث و انساب و سیره نتوان براى حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) دختر قابل تزویج بىشوهرى پیدا کرد که این قصه قطع نظر از صحت و سقم آن به حسب نقل وقوعش ممکن باشد. و اما قصه زبیده و شهربانو و قاسم ثانى در خاک رى و اطراف آنکه در السنه عوام دائر است پس آن از خیالات واهیه است که باید در پشت کتاب رموز حمزه و سایر کتابهاى مجعوله نوشت و شواهد کذب بودن او بسیار است و تمام علماى انساب متفقند که قاسم بن الحسن (علیهالسلام) عقب -فرزند- ندارد…» آنگاه ادامه مىدهد «…و اگر علاوه بر آن مضمون آن خبر بىپایه خلاف امور عادیه باشد و بحسب عادت نشود آن را باور کرد … البته سستى و ضعف به غایت خواهد رسید و چون این رقم اخبار ضعیفه بىاصل و مأخذ با این اسباب وهن در کتابى جمع شود به جهت اغراض فاسده مثل اظهار کثرت تتبع و اطلاع و آوردن مطالب تازه و برترى بر مقاتل سابقه مسنائى (ظاهراً به معناى افسار است و معانى دیگر آمده که منظور اینجا بهانه است.) براى این مذهب پیدا شود که نتیجه واضحه و ثمره ظاهره آن وهنى باشد عظیم بر مذهب و ملت جعفریه و سپردن اسباب سخریه و استهزا و خنده به دست مخالفین و قیاس کردن ایشان سایر احادیث و منقولات امامیه را با این اخبار موهونه و قصص کاذبه تا کار به آنجا رسد که در کتب خود نوشتهاند که شیعه بیت کذب است، و اگر کسى منکر شود، کافى است ایشان را براى اثبات این دعوى آوردن کتاب مقتل معروف را به میدان چه رسد به نظایر آن…» ۲نوری، حسین، لؤلؤ و مرجان، ص ۱۹۴
و نیز محدث قمی در اینباره مىنویسد: مخفى نماند که قصه دامادى جناب قاسم (علیهالسلام) در کربلا و تزویج او فاطمه بنت الحسین (علیهالسلام) را صحت ندارد، چه آنکه در کتب معتبره به نظر نرسیده، و به علاوه آنکه حضرت امام حسین را دو دختر بوده … یکى سکینه که زوجه عبدالله بود و یکى فاطمه که زوجه حسن مثنّى بوده…» ۳قمی، شیخ عباس، منتهى الامال، ج ۱، ص ۷۰۰
علامه مجلسی میگوید که در نقل ماجرای عروسی قاسم به مدارک معتبر متکی نبوده است، منشأ این حکایت دو کتاب است: یکی منتخب المراثی که بهترین تألیفات به زبان عربی میباشد و نویسنده آن شیخ فخرالدین طریحی صاحب مجمع البحرین است و دیگری روضه الشهداء نوشته ملاحسین کاشفی صاحب انوار سهیلی است؛ این کتاب اولین مَقتلی است که به فارسی نوشته شده است ۴ریاض، المقدس، المسمی بحدائق الاش، مرحوم صدرالدین، واعظ قزوینی، ج دوم، ص ۴۲
پینوشت
- ۱مجموعه آثار شهید مطهری . ج۱۷، ص ۷۸ (حماسه حسینی)
- ۲نوری، حسین، لؤلؤ و مرجان، ص ۱۹۴
- ۳قمی، شیخ عباس، منتهى الامال، ج ۱، ص ۷۰۰
- ۴ریاض، المقدس، المسمی بحدائق الاش، مرحوم صدرالدین، واعظ قزوینی، ج دوم، ص ۴۲
دیدگاهتان را بنویسید